کد مطلب:188465 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:239

اشاره ای به جنایات بعضی از زمامداران معاصر با امام
جوان: باید گفت موقعیت زمامداران عصر امام باقر علیه السلام و موضع گیری آنها مشكلات زیادی برای حضرت به وجود آورده است.

همسفر: قطعأ چنین است، تو می دانی كه محمد باقر علیه السلام پس از شهادت پدر بزرگوارش از آغاز امامت تاكنون با تعدادی از زمامداران اموی معاصر بوده است.

اكنون هم روابط حكومت با اهل بیت بسیار تیره است. هنوز حادثه ی جانگداز كربلا از اذهان مردم محو نشده بود كه ولید دست به جنایت دیگری زد او ناجوانمردانه امام سجاد علیه السلام را مسموم كرد و چون مورد تهدید واقع شد از ترس سرنگونی حكومت خویش مرتكب جنایاتی دیگر شده، این عنصر فاسد، دو سال از حكومت نه



[ صفحه 26]



ساله ی خود را همزمان با امام محمد باقر علیه السلام سپری نمود و پیوسته به هوسرانی و خود كامگی مشغول بوده، او عمال ستمگر خود مانند حجاج بن یوسف ثقفی را بر سرنوشت مسلمانان مسلط كرد تا با اعمال زور و ایجاد خفقان از نشر احكام و احادیث نبوی جلوگیری شود.

حجاج خون آشام با پشتگرمی حكومت مركزی، دست به كشتار و شكنجه های وحشتناكی زده است.

تأثیر اجتماعی این همه كشتار باعث شد جامعه ی اسلامی به علت از دست دادن نیرومند ترین رجال و رهبران خود دچار ضعف و ناتوانی شود.

جوان: آیا پس از این جنایات، مگر مردم مسلمان شاهد جنایات زمامدارانی مانند یزید بن عبدالملك نبوده اند! او كه شرارت را از جد پدری خود مروان بن حكم و جد مادری اش یزید بن معاویة بن ابی سفیان به ارث برده بود مانند همنام خویش یزید بن معاویة جز عیاشی و خوشگذرانی و جنایت هدفی دیگر نداشت، هوسبازی و دلباختگی این زمامدار عیاش به حدی رسید كه پس از مرگ معشوقه اش «حبابه» اقدام به نبش قبر نمود تا بار دیگر چهره ی متعفن و جسد بی جان او را ببیند، و اكنون برادرش هشام بن عبدالملك بر مردم حكومت می كند، حكومت او بر اساس زور و قدرت است، هشام نیز در میان مردم پایگاهی ندارد.

همسفر: آری هشام هم سخت ترین دوران زندگی را برای



[ صفحه 27]



امام باقر علیه السلام به وجود آورده است. او برای فریب مردم، امسال عازم حج شده و مدتها است كه جاسوسان حكومتی اش در حال آماده باش هستند، آنها تمام مردم را زیر نظر دارند و چنانچه با یك نفر از علویان مواجه شوند با تمام قوا مراقب او هستند.

اكنون یعنی همزمان با امام باقر علیه السلام، فرزندش امام صادق (علیه السلام) نیز در مكه به سر می برد و مدتی است كه انبوه مردم از محضر پر بار یادگار پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم بهره مند می شوند.

شباهت جسمی و روحی امام علیه السلام با پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم گروه كثیری از امت اسلامی را به خود جذب نموده است. فرزندش جعفر بن محمد صادق علیه السلام در این موقعیت حساس، در اجتماع گروهی از مردم سخن می گوید او پس از حمد و ثنای خداوند سخن خود را چنین آغاز نموده است: ستایش خدایی را سزاست كه محمد صلی الله علیه و اله و سلم را به پیامبری برانگیخت و ما را وسیله ی او گرامی داشت. ما برگزیدگان خدا بر خلق او هستیم و پسندیدگان او بر بندگانش، ما نمایندگان او در زمین هستیم، خوشبخت كسی است كه از ما پیروی كند و بدبخت و شقی كسی است كه با ما مخالفت كرده و دشمنی ورزد.

سخنان شیوا و بیدار كننده ی فرزند امام، در مردم اثر بسیار گذاشته بلافاصله جاسوسان اموی این سخنان را به هشام گزارش می كنند.

با توجه به خشم شدیدی كه در هشام به وجود آمد، به پیشنهاد یكی از نزدیكان صلاح ندید در چنین موقعیتی متعرض امام شود،



[ صفحه 28]



بلكه باید درد و شكنجه ی روحی را تا پایان مراسم حج و زمانی كه به دمشق باز گردد و امام باقر علیه السلام نیز به مدینه مراجعت كند تحمل كند، آنگاه با ارسال پیامی مهم و محرمانه برای فرماندار مدینه، محمد باقر علیه السلام و فرزندش را در اسرع وقت به دمشق چنین فرا می خواند: محمد باقر و فرزندش را هر چه سریعتر به دمشق روانه كن.

حاكم مدینه فرمان هشام را اجرا می كند. او امام باقر علیه السلام و فرزندش را تحت مراقبت شدید مأموران حكومتی به دمشق می فرستد.

از آن جا كه دربار خلافت اغلب زمامداران اموی و از جمله هشام، از وجود چنین دانشمندانی خالی است و شعرا و داستانسرایان و مداحان درباری جای رجال علم را گرفته اند، هشام به فكر تشكیل مجلس مناظره نمی افتد، زیرا به خوبی می داند اگر از راه مبارزه و مناظره ی علمی وارد شود هیچ كس از رجال و درباریان او از عهده ی مناظره با امام باقر علیه السلام بر نخواهند آمد، لذا تصمیم گرفت از راههای دیگر وارد شود تا پیروزی او مسلم گردد.

جوان: می دانی هشام برای تحقیر امام از چه راهی وارد شد؟! ابتدا او را در یك مسابقه ی تیر اندازی اجباری شركت داد تا شاید بتواند با شكست وی حضرت را در نظر مردم تحقیر كند.